صف بسته ایم همه
آماده در حیاط
شاداب و خنده رو
با شور و با نشاط
نام خدای خوب
آغاز کار ماست
هوش و توان ما
از یاری خداست
با کوشش و تلاش
ای بچه زرنگ
توی کلاس درس
با تنبلی بجنگ
بچه ها به صف
با شروع مهر
زندگی گرفت
زنگ مدرسه
می رسد به گوش
زنگ مدرسه
دنگ و دنگ و دنگ
با طلوع مهر
دنگ و دنگ و دنگ
می دهد پیام
سعی بی دریغ
جستجو مدام
کار بی درنگ
بچه ها به صف
در سر مدرسه
مثل سنگر است
هر که این میان
پرتوان تر است
اوست مرد جنگ
در ره هدف
راه علم و دین
شادمان به پیش
پا به پای هم
پرتوان به پیش
با صدای زنگ
معلم
حرفهایت را شنیدم
در کلاس مهربانی
زنگ اول با تو خواندم
یک سرود آسمانی
با تو قلب کوچک من
شادمان و پر غرور است
در نگاه کیف و دفتر
شوق فرداهای دور است
ای معلم از صدایت
می رسد آهنگ شادی
مثل باران روی گلها
می نشانی رنگ شادی
گاه سبزی، گاه آبی
مثل جنگل مثل دریا
در میان هر کتابم
نام خوبت هست پیدا
می نویسم خوب و خوانا
مشقهای هر شبم را
تا ببینم در نگاهت
باز یک لبخند زیبا
گلهای خندان
ما گل های خندانیم
فرزندان ایرانیم
ایران پاک خود را
مانند جان می دانیم
ما باید دانا باشیم
هشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران
باید توانا باشیم
آباد باش، ای ایران
آزاد باش، ای ایران
از ما فرزندان خود
دلشاد باش ای ایرا ن
درس دوستی
باغ کلاس درس ما
پر از کتاب و دفتر است
بر سر میز و نیمکت
یک آسمان بال و پر است
معلم عزیز ما
راهنمای دوستی
با سخنش گشوده شد
پنجره های دوستی
باز بهار تازه را
به باغ درس هدیه کرد
آبی آسمان چکید
به روی برگهای زرد
معنی سبز دوستی
در دل بچه ها نشست
تخته و میز و نیمکت
جوانه زد شکوفه بست
مهربان
آمده ماه دوستی
وا شده باز مدرسه
وا شده راه دوستی
کوچه به کوچه می رون د
دسته به دسته کودکان
هست چه خوب و با صفا
دیدن روی دوستان
چنارهای مدرسه
هنوز ایستاده اند
شاخه و برگ خویش را
به دست باد داده اند
می خزد از روی زمین
سینه به سینه باد سرد
توی حیاط مدرسه
ریخته برگهای زرد
دست به دست بچه ها
گوش به زنگ مدرسه
پر شده از شادی ما
باغ قشنگ مدرسه